https://vdoc.pub/documents/introduction-to-feminist-jurisprudence-174h8v304i8o
توضیحات اضافی :
ترجمه ماشینی پیشگفتار:
هیچ چیز به اندازه ظهور متون مقدماتی بلوغ یک موضوع را قانع کننده نشان نمی دهد. شاید بتوان گفت که در طول دو دهه گذشته نظریه حقوقی فمینیستی و رویه قضایی 1 به بلوغ رسیده است. ادبیات در حال حاضر هم گسترده و هم چشمگیر است، اگرچه گاهی اوقات برای بسیاری از دانشجویان غیرقابل دسترس است زیرا در بین مجلات بین المللی پراکنده است. هدف این کتاب این است که دانشجویان را با موضوعات اصلی تحقیق و پژوهش که دانشمندان فمینیست که بسیاری از آنها حقوقدان هستند آشنا کند. رویه حقوقی فمینیستی موضوعات زیادی برای تحقیق دارد و در پی پاسخگویی به بسیاری از سؤالات دشوار و گاه غیرقابل حل در مورد قانون و جامعه است. اگر یک رشته فکری واحد و متحد در میان محققین حقوقی فمینیست وجود داشته باشد، ممکن است آن را به عنوان پنهان کردن بسیاری از نابرابریهای مبتنی بر جنسیت، که از طبیعت و فرهنگ نشات گرفته و در قانون گنجانده شده است، تفسیر شود. پیامدهای عملی این حوزه مطالعاتی به همان اندازه مهم است - چیزی کمتر از جستجوی برابری برای زنان تحت قانون. بنابراین، این پروژه بلندپروازانه و همه جانبه است، که شامل پنهان کردن نابرابری مبتنی بر جنسیت در قوانین ماهوی، و آشکار کردن طرد سنتی زنان در تئوری و فقه حقوقی است. فقه فمینیستی در عین حال یک کار علمی، حقوقی و سیاسی است. در حالی که تمرکز این کتاب لزوماً قانونی است، بینش در مورد قانون از بسیاری از رشتههای دیگر سرچشمه میگیرد. بنابراین انسانشناسی، اقتصاد، تاریخ، فلسفه، سیاست، روانشناسی و جامعهشناسی همگی از بسیاری از گفتمانهای حقوقی خبر میدهند. اینکه قانون و نظریه حقوقی نمی توانند در خلاء فرهنگی یا سیاسی وجود داشته باشند، یک حقیقت ساده است، اما پیامدهای آن پیچیده است. رویه قضایی فمینیستی نیز از این قاعده مستثنی نیست: فراگیری آن نه تنها چند رشته ای است، بلکه جهانی است، اگرچه عبور از رشته ها و مرزهای جغرافیایی دشواری ها و دام های خاص خود را برای محقق فراهم می کند. رویه قضایی فمینیستی با سرعتی چشمگیر تکامل یافته است و همچنان به تکامل خود ادامه می دهد. امید است که این اثر برای علاقمندان به برابری و عدالت، دریچه ای به تنوع و غنای اندیشه حقوقی فمینیستی فراهم کند. در بخش اول کتاب به مبانی فقه فمینیستی پرداخته شده است. تکامل فقه فمینیستی و روشهای به کار گرفته شده توسط دانشمندان فمینیست، و همچنین نابرابریهای تاریخی و معاصر که زنان از آن رنج بردهاند، مورد بحث قرار میگیرد. فصل سوم به معرفی مفهوم مردسالاری و مظاهر مردسالاری در جامعه و قانون می پردازد. در بخش دوم، نحوه به حاشیه رانده شدن یا حذف زنان از فقه سنتی یا متعارف مردانه در نظر گرفته شده است. از آنجا که فرض بر این نیست که همه خوانندگان حقوقدان باشند یا فقه متعارف را به عنوان یک رشته دانشگاهی مطالعه کرده باشند، مروری اجمالی - به ناچار یک کار نامطلوب در یک کار مقدماتی - از اصول محوری نظریه های فقهی و مکاتب فکری است.
=========
PREFACE Nothing evidences a subject’s maturity so convincingly as the emergence of introductory texts. It may be said that over the past two decades feminist legal theory and jurisprudence 1 has come of age. The literature is now both extensive and impressive, although sometimes inaccessible to many students because it is dispersed amongst international journals. It is the objective of this book to introduce students to the major themes of inquiry and scholarship with which feminist scholars, many of whom are lawyers, are concerned. Feminist jurisprudence has many objects of inquiry, and seeks to answer many difficult, sometimes intractable, questions about law and society. If there is one single, unifying strand of thought amongst feminist legal scholars, it may be interpreted as the unmasking of the many inequalities based on gender, deriving from nature and culture and encapsulated in the law. Equally important are the practical implications of this area of study – nothing less than the search for equality for women under the law. The project is thus ambitious and all embracing, encompassing the unmasking of gender-based inequality in the substantive law, and the unravelling of the traditional exclusion of women in legal theory and jurisprudence. Feminist jurisprudence is at one and the same time an academic, legal and political enterprise. While the focus of this book is necessarily legal, insights into the law derive from many other disciplines. Thus anthropology, economics, history, philosophy, politics, psychology and sociology all inform the many discourses of law. That law and legal theory cannot exist in a cultural or political vacuum is a simple truism, but its implications are complex. Feminist jurisprudence is no exception: its sweep is not only multidisciplinary but also universal, although crossing disciplines and geographical boundaries provides its own difficulties and pitfalls for the researcher. Feminist jurisprudence has evolved and continues to evolve at dramatic pace. It is hoped that this work will provide, for those interested in equality and justice, a window on the diversity and richness of feminist legal thought. In Part I of the book, the foundations of feminist jurisprudence are discussed. The evolution of feminist jurisprudence and the methods employed by feminist scholars are discussed, as are the inequalities, both historical and contemporary, from which women have suffered. Chapter 3 introduces the concept of patriarchy and patriarchal manifestations in society and law. In Part II, the manner in which women have been marginalised or excluded from traditional or conventional masculine jurisprudence is considered. Because it is not assumed that all readers will be lawyers or that they will have studied conventional jurisprudence as an academic discipline, a brief overview – inevitably an unsatisfactory enterprise in an introductory work – of the central tenets of jurisprudential theories and schools of thought